از آنجایی که وظیفه هر انسان شرافتمند است که از حق دفاع کند،وبلاگآنتی سعودی تصمیم به نمایش این مطلب گرفته است.

چندی پیش بود که در فضای مجازی مطلبی منتشر شد که طیّ آن رامبد جوان ، کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون به شدت به مسعود ده نمکی حمله کرده و او را کارگردانی بی ادب و بی تربیت خواند.او حتی از دوست و همکار خود ، پیمان قاسم خانی ، شاکی بود که چرا در نوشتن سناریوی اخراجی ها (1)  - فیلم برگزیده مردمی در جشنواره فجر سال 86 – به مسعود ده نمکی کمک کرده.از آن طرف فرج الله سلحشور ، کارگردانی که اغلب او را با فیلم های مذهبی- تاریخی می شناسیم ، همین تهمت را با زبانی دیگر به مسعود ده نمکی روا می دارد.

حال می خواهیم به مقایسه ی فرج الله سلحشور و رامبد جوانبپردازیم.

فرج الله سلحشور ، کسی که ابتدا با بازیگری و کارگردانی فیلم های دفاع مقدس روی بورس آمد.(حال این آقا چقدر سابقه ی حضور فیزیکی در جبهه دارد را نمی دانیم.) انسانی است با چهره ی پرمو که می خواهد با ظاهرش به دیگران بفهماند که بچه مذهبی است و در مصاحبه ای که با شبکه ی I film انجام داده موسیقی مورد علاقه ی خود را قرآن دانسته . در آن سوی صحنه ، رامبد جوان با صورتی صاف و تیغ زده که هنر را با بازیگری آغاز کرد و سپس یه کارگردانی روی آورد و با وجود حدودا دو دهد سابقه ،هنر مند باتجربه ای است.وی در فیلم هایش سعی دارد اصلاحاتی در فرهنگ و تمدن و جامعه  انجام دهد و معتقد است که برخی هنجارها نیز باید هَرَس و یا اصلاح شوند مانند حضور زن در جامعه و یا اشتغال زنان.رامبد جوان تاکنون در هیچ یک از فیلم های خود اشاره ای به تاریخ پر افتخار ایران و دلاورمردی های دفاع مقدس نداشته و تمایلی به فرهنگ اسلامی ایرانی نیز نشان نداده و حتی در فیلم هایی فقط نقش بازیگری داشته نیز نشانی از مذهب و دین دیده نمی شود (حتی در سریال ولایت عشق هم نقش امین ، حاکم عیاش عباسی و برادر قاتل امام رضا(ع) را بازی کرد) ؛وبا وجود اینکه خبر موثق از همسایه او داریم که وی سگ باز است پس نمی توان رامبد جوان را فردی مذهبی دانست .

با این مقایسه می فهمیم که فرج الله سلحشور و رامبد جوان به جز هنر هفتم نقطه ی اشتراک دیگری در اعتقاداتشان ندارند. لکن پرسشی که چند وقتی است ذهنمان را درگیر کرده این است که چرا دو فرد با دو فرهنگ و دو ظاهر کاملا متفاوت ، در یک نظر هم عقیده می شوند و آن هم توهین و تهمت است به جانباز راه اسلام و وطن، مسعود ده نمکی. آیا با پاگذاشتن مسعود ده نمکی به عنوان فردی حزب اللهی در عرصه هنر ، جایگاه دیگر کارگردانان به خطر افتاده که این طور جلز و ولز می کنند ؟ ؟ ؟ ؟ .............. بعید نیست

ما هم به کارگردانی که 3 اثر اولش 000/000/000/17 تومان (هفده میلیارد تومان) فروش کند حسادت می کنیم ؛چه رسد به به آقایانی که از این راه نان در می آورند..............!

ما هم به کارگردانی که اولین اثر سینمایی اش مردم را تا ساعت 4 صبح جلوی سینماها نگه دارد حسادت می کنیم؛چه رسد به کارگردانی چون فرج الله سلحشور؛ که فیلم «گردان کمیلش» به جای اینکه انسان را به یاد مردانگی های دفاع مقدس بیندازد، انسان را به خنده وا می دارد.   فقط دو نمونه از فیلم گردان کمیل –به کارگردانی فرج الله سلحشور- را عرض می کنیم.

در صحنه ای از این فیلم دو رزمنده ی ایرانی در حال فرار از دست نیروهای بعثی هستند که یکی از آنها روی جاده ای به عرض 2 متر دو عدد مین در طرفین جاده می کارد و کامیون حامل نیروهای بعثی هم اصلا آن دو عدد مین را نمی بیند و کاملا اتفاقی روی آنها می رود و چپ می شود. یا در جایی دیگر وقتی پزشک گردان درحال شهادت است و لحظات احتزار را طی می کند ، به سخن گفتن با فرمانده ی گردان -که همان عمو فرج خودمان است- می پردازد و می گوید که دوستان شهیدش را  می بیند. آیا واقعا کسی که درحال شهادت است ، به جای دیدن جناب ملک الموت ،دوستان خود را می بیند ؟!

ای مرغ سحر! عشق ز پروانه بیاموز                 کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

این مدّعیان در خبرش بی خبرانند                      کان را که خبر شد ، خبری باز نیامد

و همین کارگردان ، سازنده ی فیلمی را به سخره می گیرد که در آن تغییر، تحول ، تصمیم به شهادت و لحظات قبل از عروج را در اوج عرفان و حرفه ای گری کامل می بینیم.

ضمنا این آقای سلحشور می گوید : «مسعود ده نمکی از بچه مذهبی های سینما نیست» اما در فیلم " یوسف پیامبر (ع) " که خودش ساخت و از شبکه یک سیما هم پخش شد ، زنان دارای نقش مهم (تاکید می کنم ، زنان دارای نقش مهم) مانند زلیخا و همسر پادشاه مصر ، بدون هیچ گونه روسری و سرپوش و همراه با آرایش صورت ، حضور گرمی داشتند. و به قول دیگر منتقدان زیر گلو و گردن آنها در این فیلم خود نمایی می کرد؛ بماند که لباس تنگ و بدن نمای زلیخا نزدیک بود توسط اندامش پاره شود.

همه ی این ها باعث شد تا در ذهن بسیاری از افراد این سوال مطرح شود که آقای  سلحشور که با صورت پشمالویش این همه از ارزش ها و هنجار های اسلامی و مذهب حرف می زند، چرا چنین صحنه هایی را در فیلمی مزین مزین به نام یک پیامبر الهی به تصویر کشیده ؟!آیا فیلمی که درباره ی یک دین الهی است نباید گرایش به القا و اجرای سنن الهی داشته باشد ؟

نمی دانم . . .

. . . به قول حاجی گرینوف شاید صلاح بر این بوده که سنت الهی و اسلامی در صداوسیمای جمهوری اسلامی قربانی جذب مخاطب بیشتر شود . . . .

و اما رامبد جوان

او مدعی شده که مسعود ده نمکی از کارگردانان بی ادب سینماست . . .

من نمی دانم آقای جوان یک بار خودش را به عنوان یک بیننده ی معمولی گذاشته و فیلم خودش « ورود آقایان ممنوع » را دیده یا نه ؟ اما اگر یک مسلمان واقعی متفکر که دور از جهل به سر می برد این شاهکار تمام غربی آقای جوان را ببیند ، از برخی از صحنه های این فیلم یک بار (تکرار می کنم ، یک بار) انتقاد می کند.

برخی از این صحنه های فجیع و به دور از ادب فیلم "ورود آقایان ممنوع" به کارگردانی آقای رامبد جوان در  ذیل آمده است.

(تایم این صحنه ها را داده ایم تا خودتان بتوانید باری دیگر ببینید و قضاوت کنید)

در دقیقه ی 15 ( حدود ثانیه 30 ) این فیلم می بینیم پزشکی کراوات زده به راحتی روی شکم زنی دست می گذارد. در صورتی که آن زن نه در مطب است نه در اتاق عمل – که بگوییم بهانه ی شرعی دارد –

این می گذرد تا این که در بازه ی اواسط دقیقه ی 16 تا اواسط دقیقه ی 20 که شاهد شاه بیت ادب آقای جوان هستیم. خانم دارابی ، مدیر یک دبیرستان دخترانه به نحوی زشت و کاملا دور از ادب و فرهنگ ایرانی مقابل یک مرد که مدیر یک دبیرستان پسرانه است قرار می گیرد. در این صحنه فاصله ی بین خانم دارابی و این مرد نسبتا محترم با ارفاق به پنجاه سانتی متر هم نمی رسد ؛ در حالی که انگار خانم دارابی درحال افتادن روی آن مرد است. شما سازنده ی چنین فیلمی را با ادب میدانید . . .؟!  اصلا چنین کسی دارای این صلاحیت است که بگوید فلانی با ادب است یا نیست . . . ؟!

یک ساعت و 40 دقیقه که از شروع فیلم بگذرد ، در صحنه ای می بینیم که راننده یک مینی بوس (یا یک ون) در حال شستن خودروی خود است که ضبط ماشینش دارد اهنگ ساسی مانکن را با صدای بلند پخش می کند.صدای این صحنه را گوش کنید و بشنوید چه الفاظ رکیکی به زبان انگلیسی گفته می شود.کل این صحنه شاید به 6 ثانیه هم نرسداما آیا این اتفاقی است که از بین ساعت ها موزیک رپ ، فقط همین چند ثانیه ی زشت انتخاب شده ؟

آقای جوان با ادب. . . از بین این همه موسیقی رپ چرا فقط این آهنگ را انتخاب کرده؟! و چرا در این صحنه تنها باید قسمت رکیک این ترانه پخش شود ؟!

آیا همه ی این صحنه ها ، که فقط بخشی از آسیب های فیلم "ورود آقایان ممنوع" است ، اتفاقی است . . . ؟!

بله.. بله.. به دلیل مخالفت با ده نمکی باید بگوییم حتما اتفاقی بوده ...

.

اگر هم اتفاقی باشد پس چنین کارگردانی خیلی غیرحرفه ای است که این همه زمان و راش را تلف کرده و صحنه های حساب نشده و اتفاقی تحویل سینما داده. از هدر رفتن حق من و شما – بیت المال – هم بگذریم.

نمونه ی دیگری از بی ادبی تمام و کمال نسبت به مسعود ده نمکی : سایت آینده نیوز در حمایت از فیلم آقای جوان دست به دروغ و توهین و هتاکی زد. این سایت طی مطلبی مغالطه آمیز سعی داشت که شکست طرح قبلی هم فکرانش را در تقابل "اخراجیها 3" و "جدایی نادر از سیمین" کم رنگ نشان دهد.این سایت با انتشار مقاله ای با عنوان "برادر ده نمکی ! تحویل بگیر" در دروغی بارز آمار فروش "ورود آقایان ممنوع" را بالاتر از "اخراجیها 3" خواند و در ابتدای مقاله عکس بازیگر تمام آپولونی ، رضا عطاران ، را قرار داد که در حال نشان دادن شست خود است . . .  

جامعه ی فرهنگی ما به چه روز افتاده که برای منافع خود حتی اخلاقیات را هم کنار می گذارد . . .

درحالی که آمار واقعی فروش فیلم "اخراجیها 3"

بدون احتساب شهرستان ها و فقط در تهران حدود 6 میلیارد تومان بوده اما بنا بر گفته ی علي سرتيپي ـ مدير عامل شركت فيلميران ـ در گفت‌وگو با ايسنا ، فیلم "ورود آقایان ممنوع" در سينماهاي تهران به فروش دو ميليارد و ۸۱۰ ميليون توماني رسيده و در شهرستان‌ها نيز اين فيلم حدود يك ميليارد و ۷۵۰ ميليون تومان بليت فروخته شده است. یعنی فروش کل کشور "ورود آقایان ممنوع" به فروش "اخراجیها 3" در تهران هم نمی رسد ...

جهت خواندن شرح بیشتر گفته های علی سرتیپی می توانید به لینک زیر بروید

 aftabnews.ir/vdcbg8b8zrhbf5p.uiur.html

 .

.

.

در انتهای کلّ مطلب آبی می گوییم که :

آقای جوان و آینده نیوزی ها می دانند با  خدا  و  وجدانشان . . .

 ...

در این بند خدمت جانباز سر افراز مسعود ده نمکی عرض می کنیم که « خسته نباشی ، لبخند بزن » و همین راه  را طی کن. جامعه ی جوان چنین مردم سالاری را نمی خواهد که با استفاده از قدرت ادبیات و فنّ بیان ، نظرات شخصی خود را کاملا پاستوریزه نشان داده و بر عموم مردم تحمیل کنند.

فرزندان شاهد سینمایی می خواهند به دور از ابتذال که مردانگی پدرانشان را نمایان کند که زین پس هر جا گفتند پدرشان جانباز و یا شهید است ، دیگران فورا به فکر سهمیه و یا بنیاد شهید نیفتند.

و الله قسم نهایت نامردی است که جوانی و سلامتی و آرامش پدر کسی را بگیرند و به جای آنکه او برسرشان منت بگذارد ، آن ها که از ترس به خارج پناه بردند ، بر سر فرزند شهید و یا جانباز سرکوفت بزنند. تازه نمی دانند که شرایط سهمیه چگونه است ... نمی دانند که سهمیه برای فرزند شهید بابا نمی شود...

به اینگونه کوتَه فکران که ادعای روشنفکری می کنند ، پیشنهاد می کنیم که فقط به تسهیلاتی که دولت آمریکا برای خانواده و حتی نوه های سربازان کشته و یا زخمی شده ی ارتش خود –چه در جنگ جهانی و چه در جنگ های اخیر – در نظر گرفته نیم نگاهی بیندازند.

.

.

.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: